هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از رنج‌های زندگی، ناامیدی، فرسودگی و سختی‌های روحی و جسمی می‌گوید. او از بار سنگین مشکلات، ناتوانی در تحمل دردها و آرزوی رهایی از حسرت سخن می‌راند. همچنین به ناامیدی، ضعف و نیاز به سازگاری با شرایط سخت اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق فلسفی، ناامیدی و رنج‌های روحی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار بوده و ممکن است تأثیر منفی بر روحیه آن‌ها بگذارد.

غزل شمارهٔ ۲۴۳۱

پیرگشتم چند رنج آب وگل برداشتن
پیکرم خم ‌کرد ازین ویرانه دل برداشتن

خفت بی‌اعتباری سخت سنگین بوده است
چون حنا فرسوده‌ام از خون بحل برداشتن

کاش خاکستر شوم تا دل زحسرت وارهد
چند دود از آتش نا مشتعل برداشتن

پشت دستم بر زمین ناامیدی نقش بست
بسکه از بار دعاها شد خجل برداشتن

از سپند ما اگر هویی به دست آید بس است
بیش نتوان نالهٔ طاقت‌ گسل برداشتن

در خراب‌آباد هستی ازکدورت چاره نیست
دوش مزدوریم باید خاک و گل برداشتن

چون حیا هرگز نشد پیشانی‌ام پاک از عرق
نیست آسان بار طبع منفعل برداشتن

با ضعیفی ساز ایمن زی ‌که آفتهای دهر
هست در خورد مزاج مستقل برداشتن

عبرت‌آباد است بیدل سیرگاه این چمن
بایدت مژگان به حیرت مشتمل برداشتن
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.