هوش مصنوعی:
این شعر به موضوعاتی مانند بیقراری، مرگ، عشق، فقر، قدرت و آرامش میپردازد. شاعر از تضادهای زندگی مانند عشق به بقا در مقابل تیغ مرگ، فقر در مقابل تمکین، و بیقراری در مقابل آرامش سخن میگوید. همچنین، اشارهای به ظاهرپرستی اربابان و محدودیتهای انسان دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند مرگ و فقر نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.
غزل شمارهٔ ۲۴۴۱
اشکم ز بیقراری زد بر در چکیدن
افتادنست آخر اطفال را دوبدن
از تیغ مرگ عاشق رنگ بقا نبازد
عمر دوباره گیرد چون ناخن از بریدن
فقرست و نقد تمکین، جاهست وموج خفّت
از بحر بیقراری، از ساحل آرمیدن
ارباب رنگ دایم محو لباس خویشند
از داغ نیست ممکن طاووس را پریدن
بیدل به جوی شمشیر خون جگر خورد آب
زندان بیقراران نبود جز آرمیدن
افتادنست آخر اطفال را دوبدن
از تیغ مرگ عاشق رنگ بقا نبازد
عمر دوباره گیرد چون ناخن از بریدن
فقرست و نقد تمکین، جاهست وموج خفّت
از بحر بیقراری، از ساحل آرمیدن
ارباب رنگ دایم محو لباس خویشند
از داغ نیست ممکن طاووس را پریدن
بیدل به جوی شمشیر خون جگر خورد آب
زندان بیقراران نبود جز آرمیدن
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۴۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.