هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند حیا، شرم، عشق، رنج و تلاش در زندگی می‌پردازد. شاعر از بی‌حیایی و غرور انتقاد می‌کند و بر اهمیت حفظ حرمت و شرم تأکید دارد. همچنین، به مفاهیمی مانند عشق پنهان، رنج‌های زندگی و تلاش برای رسیدن به مقصود اشاره می‌شود.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی موجود در شعر نیاز به درک و تجربه‌ی بالاتری از زندگی دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و عشق پنهان ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۲۴۵۰

بی سیر عبرتی نیست ترک حیا نکردن
چیزی به پیش دارد سر بر هوا نکردن

هنگامهٔ رعونت مندیش خاصهٔ شمع
در هر سرآتشی هست تا نقش پا نکردن

آیینهٔ حضوریم اما چه می‌توان‌کرد
شرمت به‌ دیدهٔ ما زد قفل وا نکردن

در بارگاه اکرام مصنوع بی‌یقینی است
با یک جهان اجابت غیر از دعا نکردن

ازشوخ چشمی ما آن جلوه ماند محجوب
داد از جنون نگاهی آه از حیا نکردن

هر چند رنگ نازت مشاطهٔ غنا بود
بر خون ما ستم‌کرد یاد حنا نکردن

حیفست محرم بحر بر موج خرده‌ گیرد
با خلق‌ بی‌حیایی ‌ست شرم از خدا نکردن

قلقل نواست مینا، ای ساقیان صفیری
بر رنگ رفتهٔ ما تاکی صدا نکردن

وصل‌گهر درین‌بحر، موقوف بی‌تلاشی است
ای موج،‌ مصلحت نیست ترک شنا نکردن

نقد غنایم عمر واجستم از رفیقان
گفتند: دامن هم ازکف رها نکردن

انجام‌کار چون موج منظور هیچکس نیست
عمریست می‌رود پیش رو بر قفا نکردن

محجوب گفتگوییم مقدور جستجوییم
گفتار ما خموشی‌ست کردار ما نکردن

بیدل غم علایق حیف است بار دوشت
سر نیست اینکه باید از تن جدا نکردن
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۴۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.