هوش مصنوعی: این شعر به مضامینی مانند عشق، رنج‌های زندگی، بی‌اعتباری دنیا، مرگ، و عبرت‌گیری از تجربیات زندگی می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند بهار، سرو، شمع، و مرگ، احساسات عمیق انسانی را بیان می‌کند و مخاطب را به تفکر در مورد گذرا بودن زندگی و اهمیت عمل نیک دعوت می‌نماید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از ابیات به موضوع مرگ و رنج‌های وجودی اشاره دارند که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۲۴۵۳

چقدر بهار دارد سوی دل نگاه کردن
به خیال قامت یار دو سه سرو آه ‌کردن

کس از التفات خوبان نگرفت بهره آسان
ره سنگ می‌گشاید به دل تو راه ‌کردن

ز قبول و ردّ میندیش‌ که مراد سایل اینجا
دم جرأتی‌ست وقف لب عذر خواه ‌کردن

به غرور جاه و شوکت ز قضا مباش ایمن
که به تیغ مرگ نتوان سپر ازکلاه‌کردن

ز مال هستی آگه نشدند سرفرازان
که چو شمع باید آخر ز مناره چاه‌کردن

به جهان عجز و قدرت چه حساب دارد اینها
تو و صد هزار رحمت من و یک‌گناه‌کردن

بر صنع بی‌نیازی چقدر کمال دارد
کف خاک برگرفتن ‌گل مهر و ماه‌ کردن

به محیطت او فکنده‌ست عرق تلاش هستی
چو سحاب چند خواهی به هوا شناه ‌کردن

اگر آگهی ز مهلت مکش انتظار فرصت
همه بیگه است باید عملت پگاه‌کردن

ز ترانه‌های عبرت به‌همین نوا رسیدم
که در آینه نخواهی به نفس نگاه‌کردن

ز معاشران چو بیدل غم لاله‌ کرد داغم
به چمن نمی‌توان رفت پی دل سیاه ‌کردن
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۵۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.