هوش مصنوعی: این شعر از بیدل به موضوعاتی مانند رهایی از تعلقات دنیوی، انتقاد از حرص و طمع، قناعت، و پذیرش تقدیر می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند شراب خوردن، میوه زرد شدن، و سراب، به ناپایداری دنیا و بی‌فایده بودن تلاش‌های بی‌جا اشاره می‌کند. همچنین، بر اهمیت قناعت و دوری از مال حرام تأکید دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر نیاز به درک و تجربه کافی از زندگی دارد. همچنین، برخی استعاره‌ها مانند شراب خوردن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب یا گمراه‌کننده باشد.

غزل شمارهٔ ۲۴۵۷

با ما نساخت آخر ذوق شراب خوردن
چون میوه زرد گشتیم از آفتاب خوردن

مست‌ست طبع خود سر از کسب خلق بگذر
تا کم‌ کند جنونت می با گلاب خوردن

گر محرمی برون‌آ از تشنه‌کامی حرص
چون وهم غوطه تاکی در هر سراب خوردن

نقشی‌که مبهم افتد دل جمع‌کن ز فهمش
جهل است عشوهٔ حسن زیر نقاب خوردن

آن چین ابرو امشب صد رنگ بسملم‌ کرد
زخم‌کمی ندارد تیغ عتاب خوردن

اغراض بیشمار است عرض حیا نگهدار
طعن جنون چه لازم از شیخ و شاب خوردن

پیچ و خم حوادث ما را نکرد بیدار
با سنگ بر نیامد پهلو به‌خواب خوردن

موقع‌شناس عصیان ذلت کش خطا نیست
می حکم شیر دارد در ماهتاب خوردن

بد مستی تنعم مغرورکرد ما را
ای‌کاش سیخ‌ می‌خورد حرص از کباب خوردن

ملک تو نیست دنیا کم ‌کن تصرف اینجا
مال حرام تا کی بهر صواب خوردن

ترک تلاش دارد آب رخ قناعت
سیر است موج‌ گوهر از پپچ و تاب خوردن

تحصیل روزی آسان نتوان شمرد بیدل
تکلیف خاک و خون‌ست این نان و آب خوردن
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۵۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.