هوش مصنوعی: این متن به انتقاد از رفتارهای نادرست و غرور بی‌جا در زندگی می‌پردازد. شاعر از تلاش‌های بیهوده، غرور نفس، طمع، نفاق و حسد انتقاد می‌کند و توصیه می‌کند که انسان باید به جای دنبال کردن آرزوهای بی‌پایان، به قناعت و پذیرش تقدیر الهی روی آورد. همچنین، از عشق و وفاداری سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که زیبایی و غرور نباید باعث آزار دیگران شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق اخلاقی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از واژه‌ها و مفاهیم مانند «نفاق»، «حسد» و «تقدیر الهی» ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۲۴۵۹

چه بود سر و کار غلط سبقان در علم و عمل به فسانه زدن
ز غرور دلایل بیخردی همه تیر خطا به نشانه زدن

تب و تاب قیامت و غلغل آن به حیا رها کن و قصه مخوان
حذر از نفسی ‌که در اهل زمان رسد آتش دل به زبانه زدن

ز مزاج جهان غرور نفس غلط است نشاندن جوش هوس
که ز مزرع فتنه نمو نبرد سر و گردن خوشه و دانه زدن

همه ‌گر تک و تاز جنون طلبی‌ کشدت به وصول بساط غنا
چو طبیعت موج‌ گهر نسزد ز محیط ادب به ‌کرانه زدن

مژه از توقع‌ کار جهان به هم آر و غبار هوس بنشان
. به‌کشودن چشم طمع نتوان صف حلقه به هر در خانه زدن

عقبات جهنم و رنج ابد نرسد به عذاب نفاق و حسد
تو امان طلب از در خلد و درآ به تغافل از اهل زمانه زدن

اگرم به فلک طلبد ز زمین وگرم به زمین فکند ز فلک
به قبول و اطاعت حکم قضا نتوان در عذر و بهانه زدن

دل عاشق و عجز مزاج‌ گدا سر حسن و غرور دماغ جفا
من و آینه داری عرض وفا، تو و طره عربده شانه زدن

به دماغ تغیر ناز بتان ز خرابی بیدل ما چه زیان
که به‌کلفت طبع غنی نزند غم پینه به دلق گدا نزدن
وزن: متفاعلن متفاعلن متفاعلن متفاعلن
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۵۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.