۲۶۱ بار خوانده شده
دل گر نه داغ عشق فروزد کباب کن
در خانهای که گنج نیابی خراب کن
نامحرم کرشمهٔ الفت کسی مباد
باب ترحمیم زمانی عتاب کن
هستی فریب دولت بیدار خوردنست
خوابی تو هم به بالش ناز حباب کن
خلقی به زحمت سر بیمغز مبتلاست
با این کدو تو نیز شنای شراب کن
پیری چو صبح شبههٔ آثار زندگیست
این نسخه را به نقطهٔ شک انتخاب کن
گرد نفس شکست و تو داری غم جسد
اوراق رفت احاطهٔ جلد کتاب کن
یک حلقه قامتیم چه هستی کجا عدم
اینصفر را بههر چه پسندی حسابکن
بر گردن تصرف ادراک بستهاند
بیداریی که خدمت تعبیر خواب کن
رنگ قبول حوصلهٔ عجز ناز کیست
ای سایه ترک مکرمت آفتاب کن
جام مروت همه بر سنگ خورده است
زین دور خشک چشم توقع پر آب کن
گرد نمود فتنه ندارد سواد فقر
زین شام ریش صبح قیامت خضاب کن
بیدل ز اختیار برآ هر چه باد باد
فرصت کم است ترک درنگ و شتاب کن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
در خانهای که گنج نیابی خراب کن
نامحرم کرشمهٔ الفت کسی مباد
باب ترحمیم زمانی عتاب کن
هستی فریب دولت بیدار خوردنست
خوابی تو هم به بالش ناز حباب کن
خلقی به زحمت سر بیمغز مبتلاست
با این کدو تو نیز شنای شراب کن
پیری چو صبح شبههٔ آثار زندگیست
این نسخه را به نقطهٔ شک انتخاب کن
گرد نفس شکست و تو داری غم جسد
اوراق رفت احاطهٔ جلد کتاب کن
یک حلقه قامتیم چه هستی کجا عدم
اینصفر را بههر چه پسندی حسابکن
بر گردن تصرف ادراک بستهاند
بیداریی که خدمت تعبیر خواب کن
رنگ قبول حوصلهٔ عجز ناز کیست
ای سایه ترک مکرمت آفتاب کن
جام مروت همه بر سنگ خورده است
زین دور خشک چشم توقع پر آب کن
گرد نمود فتنه ندارد سواد فقر
زین شام ریش صبح قیامت خضاب کن
بیدل ز اختیار برآ هر چه باد باد
فرصت کم است ترک درنگ و شتاب کن
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۹۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.