هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و اخلاقی است که بر اهمیت حیا، تواضع، عبادت، قناعت و رهایی از خودپسندی تأکید دارد. شاعر از مفاهیمی مانند عجز، ندامت، رحمت و پرواز روح سخن میگوید و مخاطب را به بازنگری در رفتار و نگرش خود فرا میخواند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۲۴۹۳
حیا را دستگاه خودپسندیهای طاقت کن
عرق در سعی ریز و صرف تعمیر خجالت کن
درین بحر آبرویی غیر ضبط خود نمیباشد
چو گوهر پای در دامن کش و سامان عزت کن
ندارد مغز تمکین از خیال میکشی بگذر
به بوی بادهای چون پنبهٔ مینا قناعت کن
به محرومی کشد تا کی گرانخیزی چو مژگانت
تماشا میرود از دیده چون نظاره سرعت کن
حبابت از شکست آغوش دریا میکند انشا
غبار عجز اگر بر خبث بالد ناز شوکت کن
علاج چشم خودبین نیست جز مژگان بهم بستن
چو آیینه نمد را پنبهٔ این داغکلفتکن
به نومیدی دل از زنگ هوسها پاک میگردد
گرش صیقل کنی از سودن دست ندامت کن
ز مشت خاک غیر از سجده کاری بر نمیآید
عبادت کن عبادت کن عبادت کن عبادت کن
دل هر ذره اینجا چون تو جانی در بغل دارد
مناز ای بیخبر چندین، مروت کن، مروت کن
به احسان ریزش ابر کرم موقع نمیخواهد
گرفتم قابل رحمت نباشم باز رحمت کن
در اینجا سعی غواص از صدف وا میکشد گوهر
تو هم باری دل ما واشکاف او را زیارت کن
سبکروحیست بیدل محمل انداز پروازت
فسردن تا به کی با نالهٔ دردی رفاقت کن
عرق در سعی ریز و صرف تعمیر خجالت کن
درین بحر آبرویی غیر ضبط خود نمیباشد
چو گوهر پای در دامن کش و سامان عزت کن
ندارد مغز تمکین از خیال میکشی بگذر
به بوی بادهای چون پنبهٔ مینا قناعت کن
به محرومی کشد تا کی گرانخیزی چو مژگانت
تماشا میرود از دیده چون نظاره سرعت کن
حبابت از شکست آغوش دریا میکند انشا
غبار عجز اگر بر خبث بالد ناز شوکت کن
علاج چشم خودبین نیست جز مژگان بهم بستن
چو آیینه نمد را پنبهٔ این داغکلفتکن
به نومیدی دل از زنگ هوسها پاک میگردد
گرش صیقل کنی از سودن دست ندامت کن
ز مشت خاک غیر از سجده کاری بر نمیآید
عبادت کن عبادت کن عبادت کن عبادت کن
دل هر ذره اینجا چون تو جانی در بغل دارد
مناز ای بیخبر چندین، مروت کن، مروت کن
به احسان ریزش ابر کرم موقع نمیخواهد
گرفتم قابل رحمت نباشم باز رحمت کن
در اینجا سعی غواص از صدف وا میکشد گوهر
تو هم باری دل ما واشکاف او را زیارت کن
سبکروحیست بیدل محمل انداز پروازت
فسردن تا به کی با نالهٔ دردی رفاقت کن
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۹۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.