هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و عاشقانه، به ستایش معشوق و جمال او می‌پردازد. شاعر از عظمت و زیبایی معشوق سخن می‌گوید و خود را در برابر او ناتوان و کوچک می‌بیند. او از عشق و اشتیاق خود به وصال معشوق می‌گوید و از ناتوانی‌های خود در این راه سخن می‌راند. شعر پر از تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق است که نشان‌دهنده‌ی عشق و عرفان شاعر است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر وجود دارد که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تصاویر به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند تا به خوبی درک شوند.

غزل شمارهٔ ۲۵۸۰

ای ز عنایت آشکار شخص تو و مثال تو
آینهٔ جمال تو آینهٔ جمال تو

از تب‌ و تاب آب و گل‌ تا تک و تاز جان و دل
ریشهٔ‌ کس نمی‌دود در چمن خیال تو

چرخ به صد کمند چین‌ بوسه زده است‌ بر زمین
بس که بلند جسته است‌ گرد رم غزال تو

بر در ناز کبریا چند غبار ماسوا
در کف وهم من‌ که داد آینهٔ محال تو

این بم و زیر و قیل و قال نیست به ساز لایزال
نقص و کمال فهم ماست بدر تو و هلال تو

خلق ز سعی نارسا سوخت جبین به نقش پا
برهمه داغ سایه بست سرکشی نهال تو

شیشهٔ ساعت فلک از چه حساب دم زند
راه نفس‌ گرفته است غیرت ماه و سال تو

پیری‌ام از قد دو تا راه نبرد هیچ جا
هم به در تو می‌برم حلقهٔ انفعال تو

تشنهٔ بوس آن لبم لیک ز ننگ ناکسی
جرأتم آب می‌کند از تری زلال تو

باید از اقتضای شوق بر سر غفلتم‌ گریست
از تو جدا چسان شوم تا طلبم وصال تو

طایر آشیان عجز ناز فروش حسرت است
رنگ شکسته می‌پرد بیدل خسته بال تو
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۷۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.