هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و درد ناشی از آن سخن میگوید. او به پیری رسیده اما هنوز تحت تأثیر عشق و زیبایی معشوق است. ابروی کمانی معشوق و قامت خمگشتهاش او را مسحور کرده است. شاعر از اشکهای خونین خود میگوید که حتی تیغ نیز نمیتواند آنها را رنگین کند و از ترس امتحان و آزمون معشوق در حالت مستی ابراز نگرانی میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیدهی ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
غزل شمارهٔ ۲۵۸۳
به پیری هم نیام غافل ز عشق آنکمان ابرو
حضور قامت خم گشته ایماییست زان ابرو
دم تیغی چو اشک از خون من رنگین نمی گردد
مبادا افتد از مستی به فکر امتحان ابرو
حضور قامت خم گشته ایماییست زان ابرو
دم تیغی چو اشک از خون من رنگین نمی گردد
مبادا افتد از مستی به فکر امتحان ابرو
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۸۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.