هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غزلگونه، به توصیف زیباییهای معشوق و تأثیرات عمیق آن بر شاعر میپردازد. ابیات مملو از تصاویر شاعرانه مانند ابروهای معشوق، تیغ، ماه نو، و دریا هستند که احساسات شاعر از عشق، حیرت، و درد فراق را بیان میکنند. شاعر از زیباییهای معشوق و تأثیرات آن بر جهان و خودش سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است نیاز به درک ادبی بالاتری داشته باشند.
غزل شمارهٔ ۲۵۸۴
مه نو مینماید امشبم از آسمان ابرو
قدح کج کرده میآید اشارتهای آن ابرو
تعالی الله چه نقشی دلفریب است این نمیدانم
که جوهر در دم تیغ است یا ناز اندر آن ابرو
به این انداز در اندیشهٔ صید که میتازد
که عمری شد همان افکنده است ازکف عنان ابرو
اشارت محو حیرت کن که در بزم تماشایش
به رنگ ماه نو در چشم میگردد نهان ابرو
نه گلشن نرگسی دارد نه دریا موج میآرد
به عالم فتنه میکارد همان چشم و همان ابرو
چرا در خاک و خون ننشاندم دردی که من دارم
چو تیر افکنده است از خویش دورم آن کمان ابرو
خرابی میکنم تعمیر نازی در نظر دارم
ز بخت تیرهٔ من وسمهای میخواهد آن ابرو
ز غفلت شکوهها پرداختم اما نفهمیدم
که خوبان را تغافل گوش میباشد زبان ابرو
جهانی را تحیر بسمل ناز تو میبینم
نمیدانم چه تیغ است اینکه دارد در میان ابرو
به یاد چین ابروی تو دریا را ز امواجش
شکستی میکشد بر دوش چندینکاروان ابرو
اشارت هم به ایمای خیالش بر نمیآید
اگر بر اوج استغنا نباشد نردبان ابرو
به وضع سرکشی لطف تواضع دیدهام بیدل
به چشم مصلحت تیغم به عرض امتحان ابرو
قدح کج کرده میآید اشارتهای آن ابرو
تعالی الله چه نقشی دلفریب است این نمیدانم
که جوهر در دم تیغ است یا ناز اندر آن ابرو
به این انداز در اندیشهٔ صید که میتازد
که عمری شد همان افکنده است ازکف عنان ابرو
اشارت محو حیرت کن که در بزم تماشایش
به رنگ ماه نو در چشم میگردد نهان ابرو
نه گلشن نرگسی دارد نه دریا موج میآرد
به عالم فتنه میکارد همان چشم و همان ابرو
چرا در خاک و خون ننشاندم دردی که من دارم
چو تیر افکنده است از خویش دورم آن کمان ابرو
خرابی میکنم تعمیر نازی در نظر دارم
ز بخت تیرهٔ من وسمهای میخواهد آن ابرو
ز غفلت شکوهها پرداختم اما نفهمیدم
که خوبان را تغافل گوش میباشد زبان ابرو
جهانی را تحیر بسمل ناز تو میبینم
نمیدانم چه تیغ است اینکه دارد در میان ابرو
به یاد چین ابروی تو دریا را ز امواجش
شکستی میکشد بر دوش چندینکاروان ابرو
اشارت هم به ایمای خیالش بر نمیآید
اگر بر اوج استغنا نباشد نردبان ابرو
به وضع سرکشی لطف تواضع دیدهام بیدل
به چشم مصلحت تیغم به عرض امتحان ابرو
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۸۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.