۲۶۶ بار خوانده شده
بوی وصلی هست در رنگ بهار آینه
میگدازم دل که گردم آبیار آینه
نیست ممکن حسرت دیدار پنهان داشتن
بر ملا افکند جوهر خار خار آینه
کیست تا فهمد زبان بیدماغیهای من
نشئهٔ دیدار میخواهد غبار آینه
غفلت دل پردهٔ ساز تغافلهای اوست
جلوه خوابیدهست یکسر در غبار آینه
بسکه محو جلوهٔ او گشت سر تا پای من
حیرتم عکس است اگر گردم دچار آینه
نور دل خواهی به فکر ظاهر آرایی مباش
جوش زنگار است و بس نقش و نگار آینه
عرض جوهر نیست غیر از زحمت روشندلان
موی چشم آرد برون خط بر غبار آینه
حسن اگر از شوخی نظاره دارد انفعال
بینگاهی میتواند کرد کار آینه
شوخی اوضاع امکان حیرت اندر حیرت است
چند باید بودنت آیینهدار آینه
عرصهٔ جولان آگاهی ندارد گرد غیر
هم به روی خویش میتازد سوار آینه
در مراد آب و رنگ از ما تحیر میخرند
بر کف دست است جنس اعتبار آینه
غیر حیرتخانهٔ دل مرکز آرام نیست
چون نفس غافل مباشید از حصار آینه
انتظاری نیست بیدل دولت جاوید وصل
حسرتم تا چند پردازد کنار آینه
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
میگدازم دل که گردم آبیار آینه
نیست ممکن حسرت دیدار پنهان داشتن
بر ملا افکند جوهر خار خار آینه
کیست تا فهمد زبان بیدماغیهای من
نشئهٔ دیدار میخواهد غبار آینه
غفلت دل پردهٔ ساز تغافلهای اوست
جلوه خوابیدهست یکسر در غبار آینه
بسکه محو جلوهٔ او گشت سر تا پای من
حیرتم عکس است اگر گردم دچار آینه
نور دل خواهی به فکر ظاهر آرایی مباش
جوش زنگار است و بس نقش و نگار آینه
عرض جوهر نیست غیر از زحمت روشندلان
موی چشم آرد برون خط بر غبار آینه
حسن اگر از شوخی نظاره دارد انفعال
بینگاهی میتواند کرد کار آینه
شوخی اوضاع امکان حیرت اندر حیرت است
چند باید بودنت آیینهدار آینه
عرصهٔ جولان آگاهی ندارد گرد غیر
هم به روی خویش میتازد سوار آینه
در مراد آب و رنگ از ما تحیر میخرند
بر کف دست است جنس اعتبار آینه
غیر حیرتخانهٔ دل مرکز آرام نیست
چون نفس غافل مباشید از حصار آینه
انتظاری نیست بیدل دولت جاوید وصل
حسرتم تا چند پردازد کنار آینه
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۲۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.