هوش مصنوعی: این متن شعری است که به مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی مانند زندگی، مرگ، خیال، هستی و عدم می‌پردازد. شاعر از گذرا بودن زندگی، بی‌ثباتی خیال، و ناپایداری وجود انسان سخن می‌گوید. همچنین، به موضوعاتی مانند عشق، رنج، و جستجوی معنا در زندگی اشاره دارد.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم پیچیده و انتزاعی فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند مرگ و نیستی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۲۶۳۹

کیسه پرداز خیال شادی و غم رفته‌ای
چون نفس چندانکه می‌آیی فراهم رفته‌ای

بیدماغی رخصت آگاهی خویشت نداد
کز چه محفل آمدی و از چه عالم رفته‌ای

خواه گردون جلوه‌گر شو خواه دریا موج زن
هر چه باشی تا نهادی چشم برهم رفته‌ای

با همه لاف من و ما رو نهفتی در کفن
دعویت بی‌پرده شد آخر که ملزم رفته‌ای

ای خیال آواره اکنون جای آرامت کجاست
از بهشت آخر تو هم با صلب آدم رفته‌ای

عیش و غم آن به‌ که از تمییز آن‌کس بگذرد
تا بهشت آمد به یادت در جهنم رفته‌ای

آمدن فهم نشان تیر آفت بودن است
گر بدانی رفته‌ای در حصن محکم رفته‌ای

هیچکس ‌در عرصهٔ وحشت گرو تاز تو نیست
تا عدم از عالم هستی به یکدم رفته‌ای

سعی جولان تو یک سیر گریبان بود و بس
چون خط پرگار هر جا رفته‌ای خم رفته‌ای

دوستان محمل به دوش اتفاق عبرتند
پیش و پس چون ‌دست بر هم سود‌ه با هم رفته‌ای

قطع راه زندگی بیدل نمی‌خواهد تلاش
بی‌قدم زین انجمن چون شمع‌ کم‌کم رفته‌ای
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۳۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.