هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق شاعر دربارهٔ درد و رنج، حسرت، انتظار و ناامیدی است. شاعر از عشق بی‌پاسخ، فراق و رنج‌های روحی خود سخن می‌گوید و با تصاویر شاعرانه‌ای مانند صبح رنگ‌پریده، غبار خیال و اشک‌های جاری، احساسات خود را به تصویر می‌کشد. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم فلسفی مانند عبرت‌گیری از ستارگان و فلک دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و حسرت ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۲۶۴۸

ماییم و گرد هستی حرمان دمیده‌ای
چون صبح آشیانهٔ رنگ پریده‌ای

در دامن خیال تو دارد غبار ما
بی‌دست و پایی به ثریا رسیده‌ای

بر گریه‌ام نظر کن و از حسرتم مپرس
عرض گداز صد نگهست آب دیده‌ای

غافل مباد وصل ز فریاد انتظار
چشمی گشوده‌ایم به حرف شنیده‌ای

عبرت ز انجم و فلکم عرضه می‌دهد
جوشی به کلک پیکر افعی‌ گزیده‌ای

آسودگی سراغ ره عافیت نداشت
دستی زدم چو رنگ به دامان چیده‌ای

دارد محبت از دل بی مدعای من
نومیدیی به خون دو عالم تپیده‌ای

امروز بی تو ریگ بیابان حسرت‌ست
اشکم‌ که داشت بوی دل آرمیده‌ای

بازآ که دارم از نگه واپسین هنوز
ته جرعه‌ای به شیشهٔ رنگ پریده‌ای

هر چند خاک من چو سحر باد برده است
دارم هنوز رنگ گریبان دریده‌ای

بیدل حضور خاتم ملک جمت بس است
پیشانی شکسته و دوش خمیده‌ای
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۴۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.