هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند عشق، هوس، ناامیدی، وطن‌پرستی، و حقیقت وجودی انسان می‌پردازد. شاعر از گذر عمر و بی‌ثباتی زندگی سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که هوس‌ها زودگذر هستند. همچنین، او از درد دوری از معشوق و غم غربت می‌نالد و به زیبایی‌های الهی و حقیقت وجودی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی مضامین مانند ناامیدی و غم نیاز به بلوغ فکری برای درک مناسب دارند.

غزل شمارهٔ ۲۶۸۶

بی خبر از خود مگذر، جانب دل هم نظری
ای چمنستان جمال‌، آینه دارد سحری

زندگی یک دو نفس‌، این همه پرواز هوس
کاغذ آتش زده‌ای سر خوش مست شرری

بر هوس نشو و نما، مفت خیالست بقا
ورنه در اقلیم فنا، یأس ندارد هنری

آه درین دشت هوس نیست به ‌کام دل‌ کس
مشت غباری که بچیند نمی از چشم تری

بی‌تو چو شمعم همه‌ تن سوختهٔ یأس وطن
داغی وآهیست ز من ‌گر طلبی پا و سری

قابل آگاهی او نیست خیال من و تو
حسن خدایی نشود آینه دارش دگری

جوش حباب انجمن شوکت دریا نشود
ما همه صیقل زده‌ایم آینهٔ بی‌جگری

نیست ز هم فرق نما انجمن و خلوت ما
آینه دارد همه جا خانهٔ بیرون دری

در بر هر زیر و بمی خفته فسون عدمی
در همه سازست رمی با همه رنگست پری

پردهٔ صد رنگ دری تا به چمن راه بری
خفته ته بال پری ‌کارگه شیشه‌گری

بیدل خونین جگرم بلبل بی‌بال و پرم
نیست درین غمکده‌ها نالهٔ من بی‌اثری
وزن: مفتعلن مفتعلن مفتعلن مفتعلن (رجز مثمن مطوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۸۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.