هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی سرشار از مضامین عرفانی، فلسفی و غنایی است. شاعر در این اثر به بیان دردهای درونی، ناامیدی‌ها، آرزوهای بربادرفته و مفاهیم عمیق انسانی می‌پردازد. او از مفاهیمی مانند فنا، خاکستر شدن، ناپایداری دنیا، بی‌عدالتی‌های روزگار و جستجوی آرامش سخن می‌گوید. همچنین به مفاهیمی مانند عشق، مستی معنوی، گذشت از خود و رسیدن به حقیقت نیز اشاره دارد.
رده سنی: 18+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین برخی از مضامین مانند ناامیدی و فنا ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۲۷۵۵

به وضع غربتم منظور بیتابی‌ست آرامی
ز موج گوهرم گرد یتیمی نیست بی‌دامی

دل مایوس ما را ای فلک بیکار نگذاری
حضور عشرت صبحی نباشد کلفت شامی

فناگشتیم و خاک ما به زبر چرخ مینایی
چو ریگ شیشهٔ ساعت ندارد بوی آرامی

حریفان مغتنم دارید دور کامرانی را
درین محفل به‌کام بخت ما هم بود ایامی

غرورش سرکش افتاده ست ای بیطاقتی عرضی
تغافل شوخی از حد می‌برد ای ناله ابرامی

ز چشم تنگ ظرف خود به حسنش برنمی‌آیم
چسان گرداب گیرد بحر را در حلقهٔ دامی

درین صحرا نمی‌یابم علاج تشنه کامیها
مگر تبخاله بالد تا لب حسرت‌ کشد جامی

خمار و مستی این بزم جز حرفی نمی‌باشد
مشو مغرور آگاهی‌ که وصل اینجاست پیغامی

نگاه بی‌نیازی اندکی تحریک مژگان کن
جهانی پیشت آید گر تو از خود بگذری‌ گامی

شرر گردید عمر من همان سنگ زمینگیرم
نشد این جامهٔ افسردگی منظور احرامی

دماغ بی‌نشانی خود نمایی برنمی‌دارد
بس است آیینهٔ آثار عنقا کرده‌ام نامی

جنون صیادی من چون سحر پنهان نمی‌باشد
به هر جا گرد پروازی‌ست من افکنده‌ام دامی

ضعیفی در امانم دارد از بیمهری گردون
شکستی نیست رنگ سایه را گر افتد از بامی

درین محفل نه آن بیربطی افسرده‌ست دلها را
که یابی احتمال توأمی در مغز بادامی

دماغی در هوای پختگی پرورده‌ام بیدل
به مغز فطرتم نسبت ندارد فکر هر خامی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.