هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با استفاده از تصاویر و استعاره‌های پیچیده، به موضوعاتی همچون عشق، رنج، ناکامی، گذر عمر و بی‌ثباتی دنیا می‌پردازد. شاعر از نیمه‌کاره ماندن آرزوها، تبسم نیمه‌پنهان معشوق، و ناتمامی زندگی شکوه می‌کند و با لحنی حسرتبار از سرمایه‌گذاری عمر در امور بیهوده سخن می‌گوید.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی، استفاده از استعاره‌های پیچیده و لحن حسرتبار شعر، درک کامل آن را برای مخاطبان جوان دشوار می‌سازد. این شعر更适合 برای افرادی با تجربه‌های زندگی بیشتر و درک بالاتر از مفاهیم انتزاعی.

غزل شمارهٔ ۲۷۵۸

شب چشم نیم مستش وا شد ز خواب نیمی
در دست فتنه دادند جام شراب نیمی

موج خجالت سرو پیداست از لب جو
کز شرم قامت او گردیده آب نیمی

گیرم لبت نگردد بی پرده در تکلم
از شوخی تبسم واکن نقاب نیمی

زان ابر خط که دارد طرف بهار حسنت
خورشید پنجهٔ ناز زد در خضاب نیمی

پاک است دفتر ما کز برق ناکسیها
باقی نمی‌توان یافت از صد حساب نیمی

سرمایه یکنفس عمر آنهم به باد دادیم
درکسب حرص نیمی‌، در خورد و خواب نیمی

قانع به‌جام وهمیم از بزم نیستی کاش
قسمت کنند بر ما از یک حباب نیمی

عمریست آهم از دل مانند دود مجمر
در آتش است نیمی در پیچ و تاب نیمی

آن لاله‌ام درین باغ‌ کز درد بیدماغی
تا یک قدح ستانم کردم کباب نیمی

در دعوی‌کمالات صد نسخه لاف فضلم
اما نی‌ام به معنی در هیچ باب نیمی

موی سفیدگل‌ کرد آمادهٔ فنا باش
یعنی سواد این شهر برده‌ست آب نیمی

بیدل نشاط این بزم از بسکه ناتمامی است
چرخ از هلال دارد جام شراب نیمی
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۵۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.