هوش مصنوعی: این متن شعری است که به مفاهیمی مانند ناپایداری زندگی، بیوفایی دنیا، عبرت‌آموزی از هستی، و رازهای نهفته در دل می‌پردازد. شاعر از بی‌وفایی دنیا، ناتوانی انسان در برابر تقدیر، و نیاز به عبرت‌گیری از زندگی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، لحن آن غمگین و تأمل‌برانگیز است و مناسب سنین بالاتر است.

غزل شمارهٔ ۲۸۰۵

در زندگی نگشتیم منظور آشنایی
افتد نظر به خاکم چشمی ز نقش پایی

همکسوت حبابم عریانیم نهان نیست
چون من ندارد این بحر شخص تنک ردایی

بعد از فنا غبارم شور قیامت انگیخت
بر خاک من ستم کرد فریاد سرمه‌سایی

خوان مآل هستی عبرت نصیبیی داشت
شد سیر هر کس اینجا از خوردن قفایی

در کارگاه تجدید حیران رنگ و بو باش
چندین بهار دارد گلزار بیوفایی

مینا نخورده بر سنگ کم رست از دل تنگ
پهلو تهی کن از خویش در بزم پست جایی

کیفیت مروت در چشم دوستان بست
مژگان مگر ببندند تا گل کند حیایی

جز عبرتی که داریم دیگر چه وانماییم
آیینه کرد ما را نیرنگ خودنمایی

جایی که ناتوانش بگرفت خس به دندان
انگشت زینهارست‌ گر قد کشد عصایی

همت زترک دنیا بر قدر خود چه نازد
مژگان بلند شد لیک مقدار پشت پایی

جیب دریدهٔ صبح مکتوب این پیام است
کای بیخبر چنین باش دنیاست خنده جایی

اسرار پردهٔ دل مفهوم حاضران نیست
بیدل ز دور داریم در گوش همصدایی
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.