هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و شیفتگی خود به معشوق سخن می‌گوید. او از گرمای عشق معشوق و تأثیر آن بر خود می‌گوید و بیان می‌کند که چگونه این عشق او را سرمست و شیدا کرده است. شاعر همچنین از تأثیرات روحی و جسمی این عشق بر خود سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که معشوق از دل او سر برآورد و او را به کاملیت برساند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی ادبی دارد که معمولاً در سنین بالاتر یافت می‌شود.

غزل شمارهٔ ۱۸۶۶

ای کارِ من از تو زَر ای سیم بَرِ مستان
هم سیم به یادم دِهْ هم سیم و زَرَم بِسْتان

در عینِ زمستانی چون گرم کُنی مَرکَب
از گرمیِ میدانَت بَرسوزد تابستان

گَر طِفْلَکِ یک روزه شب‌های تو را بیند
از شیر بَری گردد وَزْ مادر وَزْ پِسْتان

ای وای از آن ساعت کاین خاطِرِ چون پیلَم
سَرمَستِ شما گردد یاد آرَد هِنْدُستان

روزی که تَبِ مرگم یک باره فروگیرد
هر پاره زِ من گردد از آتشِ تَبْ سُستان

تو از پَسِ پَرده‌‌یْ دل ناگاه سَری دَرکُن
تا هر سَرِ مویِ من گردند چو سَرمَستان

هر خاطِرِ من بِکْری بر بام و دَر از عشقَت
چندان بِکُند شیوه چندان بِکُند دَستان

تا تابشِ رویِ تو دَرپیچَد در هر یک
وَزْ چون تو شَهی گردد هر خاطِرَم آبِسْتان

شَمسُ الْحَقِ تبریزی هر کَس که زِ تو پُرسَد
می‌بینم و می‌گویم از رَشکْ کدام است آن؟
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.