۴۰۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۸۶۷

ای جانَکِ من چونی؟ یک بوسه به چند ای جان؟
یک تَنگِ شِکَر خواهم زان شِکَّرِقَند ای جان

ای جانَکِ خَندانَم من خویِ تو می‌دانم
تو خویِ شِکَر داری بِاللّهْ که بِخَند ای جان

من مَردِ خریدارم من مَیلِ شِکَر دارم
ای خواجه عَطّارم دُکّان بِمَبَند ای جان

بر نام و نشانِ او رفتم به دُکانِ او
گفتم که سَلامُ عَلَیک ای سَروِ بُلندْ ای جان

هر چند که عَیّاری پُرحیله و طَرّاری
این مِحْنَت و بیماری بر من مَپَسَند ای جان

از بَهرِ دلِ ما را در رَقص دَرآ یارا
وَزْ نازْ چُنین می‌کُن آن زُلفِ کَمَنْد ای جان

ای پیش روِ خوبان ای شاخِ گُلِ خندان
بِنْمایْ که دل بَندان چون بوسه دهند ای جان

من بنده بَرین مَفْرَش می‌سوزم من خَوشْ خَوش
می‌رَقْصَم در آتش مانند سِپَند ای جان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۶۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.