۳۱۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۷۱

همین معامله ما را بس است با زنار
که با طبیعت ما گشته آشنا زنار

تمام عمر به تسبیح کرده ام بازی
کجا طبیعت طفلانه و کجا زنار

من و تو بیهده کوشیم خود به این قسمت
خبر دهد که که را سبحه و که را زنار

بگو به دیر مغان آ و رایگان بربند
امام ما که به جان خواهد از ریا زنار

گذشت عمر و ز مستی نیافتم عرفی
که سبحه بود مرا دام ره یا زنار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.