هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج عاشقانه است که شاعر از فراق و دوری معشوق متحمل شده است. او از دل سوخته، اشک خونین و غم عمیق خود می‌گوید و با تصاویر شاعرانه مانند تیر عشق، خاکستر شدن و تابوت روان، احساسات خود را به تصویر می‌کشد. شاعر حتی در مرگ نیز از عشق و غم آن رها نمی‌شود.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم غمگینانه نیاز به سطحی از بلوغ عاطفی و فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۳۷۳

جان رفت و سوزد از تو دل ناتوان هنوز
شد خاک دیدهٔ مژه ام خون فشان هنوز

ای عالم فراغ، مروت، که هست زان
جان های زخم خورده ز پی دوان هنوز

خاکم به باد رفت سراسیمه هر طرف
می جوید از دلم غم عشقت نشان هنوز

از تیرِ کاری تو به خون می تپد دلم
افکنده غمزهٔ تو به بازو کمان هنوز

تابوت من روان شد و بهر وداع او
جان گریه ناک مانده از آن آستان هنوز

عرفی اگر چه خفت به خلوت سرای خاک
بندد رهم ز خوی تو راه فغان هنوز
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.