هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عرفی شیرازی، با استفاده از تصاویر شعری مانند برق، آتش و سیل، به بیان احساسات شدید عشق و اشتیاق می‌پردازد. شاعر عشق را به عنوان نیرویی ویرانگر و در عین حال جان‌بخش توصیف می‌کند که می‌سوزاند ولی زندگی می‌بخشد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی تصاویر مانند آتش و سوزش ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۳۷۹

حاشا که برق حسن بود عشق خانه سوز
برق است حسن، شعله گداز و بهانه سوز

تا کی بهانه گیری و آسودگی، که هست
ناموس درد پرور و صدها بهانه سوز

در مزرع جهان مفشان دانهٔ امید
زین دشت برگذر که زمینی است دانه سوز

گفتی چه طایر است دل سینه دشمنت
آتش به خویش در زده و آشیانه سوز

در خرمن زمانه زنم آتش از فغان
شوق تو جان گداز من و من زمانه سوز

چون سیل آتش آمده ام، مست اشتیاق
کز بوسه های گرم شود آستانه سوز

عرفی مجو نهایت ایام دوستی
دریای آتش است محبت، کرانه سوز
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.