هوش مصنوعی:
این شعر به بیان احساسات شاعر درباره عشق و غم میپردازد. شاعر از تلخیهای عشق و غم سخن میگوید، اما در عین حال به عشق به عنوان یک مشرب و راه زندگی مینگرد. او به ناکامیها و تلخیهای عشق اشاره میکند، اما در نهایت عشق را به عنوان یک تجربه عمیق و ارزشمند توصیف میکند. همچنین، شاعر به تفاوتهای بین عقل و عشق و تأثیر آنها بر زندگی انسان میپردازد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عشق و غم و فلسفه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناکامی و تلخیهای عشق ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.
غزل شمارهٔ ۴۱۹
غم می گزد لب من، من می گزم لب عشق
میرم به تلخی غم، نازم به مشرب عشق
دانای شهر و ده کیست، کاز طنز ما نرنجد
خندند بر فلاتون، طفلان مکتب عشق
داروی صحت عشق در حکمت ازل نیست
اما ز سردی عقل، زایل شود تب عشق
ناکامی دمی عشق پروردهٔ مراد است
در آفتاب غرق است شام من و شب عشق
در دیر و کعبه سایل، با کفر و دین مقابل
با نوش و نیش یک دل، این است مشرب عشق
تا ریخت خون عرفی، از چشم خلق شد گم
زان جلوه ها تو گویی، این بود مطلب عشق
میرم به تلخی غم، نازم به مشرب عشق
دانای شهر و ده کیست، کاز طنز ما نرنجد
خندند بر فلاتون، طفلان مکتب عشق
داروی صحت عشق در حکمت ازل نیست
اما ز سردی عقل، زایل شود تب عشق
ناکامی دمی عشق پروردهٔ مراد است
در آفتاب غرق است شام من و شب عشق
در دیر و کعبه سایل، با کفر و دین مقابل
با نوش و نیش یک دل، این است مشرب عشق
تا ریخت خون عرفی، از چشم خلق شد گم
زان جلوه ها تو گویی، این بود مطلب عشق
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۱۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.