هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و ستایش معشوق سخن می‌گوید. او معشوق را به عنوان منبع حیات و زیبایی توصیف می‌کند و از دوری از او و غم‌های ناشی از آن می‌نالد. شاعر همچنین به عشق و خیال معشوق اشاره می‌کند و از لذت‌های ناشی از این عشق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده‌تر شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۸۸۲

آن کَس که تو را بیند وان گَهْ نَظَرش بَر تَن
زآیینه ندیده‌‌ست او اِلّا سِیَهیْ آهن

از آبِ حَیاتِ تو دور است به ذاتِ تو
کَزْ کِبْر بَرآیَد او بالا مَثَلِ روغن

پایِ تو چو جان بوسَد تا حَشْرْ لَبان لیسَد
از لَذَّتِ آن بوسه ای روتْ مَهِ روشن

گفتم به دِلَم چونی؟ گفتا که در اَفْزونی
زیرا که خیالَش را هستم به خدا مَسکَن

در سینه خیالِ او وانگاه غَم و غُصّه؟
در آبِ حَیاتِ او وان گَهْ خَطَرِ مُردن؟
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۸۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.