هوش مصنوعی:
در این متن، شیر و دمنه دربارهٔ رفتار با نزدیکان و دشمنان بحث میکنند. شیر تأکید میکند که در برخورد با شک و تردید نسبت به نزدیکان، باید احتیاط کرد و در اجرای عدالت و سیاست، تامل و تثبت لازم است. دمنه موافق است اما هشدار میدهد که باید مراقب افراد حیلهگر بود و نشانههای بداندیشی آنها را تشخیص داد. سپس دمنه تصمیم میگیرد با گاو ملاقات کند تا از نیات او آگاه شود و شیر نیز با این تصمیم موافقت میکند.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم پیچیدهٔ اخلاقی و سیاسی است و درک آن نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و زبان ادبی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال دشوار باشد.
بخش ۲۷
شیر گفت: بمجرد گمان بی وضوح یقین نزدیکان خود را مهجور گردانیدن و در ابطال ایشان سعی پیوستن خود را در عذاب داشتن است و تیشه برپای خویش زدن، و پادشاه را در همه معانی خاصه در اقامت حدود و در امضای ابواب سیاست؛ تامل و تثبت واجب است.
دمنه گفت: فرمان ملک راست. اما هرگاه که این غدار مکار بیاید آماده و ساخته باید بود تا فرصتی نیابد. و اگربهتر نگریسته شود خبث عقیدت او در طلعت کژ و صورت نازیباش مشاهدت افتد، که تفاوت میان ملاحظت دوستان و نظرت دشمنان ظاهر است، و پوشانیدن آن بر اهل تمییز متعذر.
و علامت کژی باطن او آنست که متلون و متغیر پیش آید و چپ و راست مینگرد و پس و پیش سره میکند، جنگ را میبسیجد
بر بسته میان و در زده ناوک
بگشاده عنان و در چده دامن
شیر گفت: صواب همین است. و اگر از این علامات چیزی مشاهده افتد شبهت زایل گردد. چون دمنه از اغرای شیر بپرداخت و دانست که بدم او آتش فتنه از آن جانب بالا گرفت خواست که گاو را ببیند و او را هم بر باد نشاند، و بفرمان شیر رود تا از بدگمانی دور باشد، گفت: یکی شنزبه را بینم و از مضمون ضمیر او تنسمی کنم؟ شیر اجازت کرد.
دمنه گفت: فرمان ملک راست. اما هرگاه که این غدار مکار بیاید آماده و ساخته باید بود تا فرصتی نیابد. و اگربهتر نگریسته شود خبث عقیدت او در طلعت کژ و صورت نازیباش مشاهدت افتد، که تفاوت میان ملاحظت دوستان و نظرت دشمنان ظاهر است، و پوشانیدن آن بر اهل تمییز متعذر.
و علامت کژی باطن او آنست که متلون و متغیر پیش آید و چپ و راست مینگرد و پس و پیش سره میکند، جنگ را میبسیجد
بر بسته میان و در زده ناوک
بگشاده عنان و در چده دامن
شیر گفت: صواب همین است. و اگر از این علامات چیزی مشاهده افتد شبهت زایل گردد. چون دمنه از اغرای شیر بپرداخت و دانست که بدم او آتش فتنه از آن جانب بالا گرفت خواست که گاو را ببیند و او را هم بر باد نشاند، و بفرمان شیر رود تا از بدگمانی دور باشد، گفت: یکی شنزبه را بینم و از مضمون ضمیر او تنسمی کنم؟ شیر اجازت کرد.
تعداد ابیات: ۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۲۶
گوهر بعدی:بخش ۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.