هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از عشق الهی و جذابیت‌های معنوی سخن می‌گوید. او عشق به خداوند و شمس‌الدین تبریزی را بالاترین ارزش می‌داند و هر عشقی که از این منبع ناشی نشود را باطل و حرام می‌خواند. شاعر از مفاهیمی مانند بهشت، عشق، و رهایی از دنیای مادی برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق الهی و جدایی از دنیای مادی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۱۸۹۰

با رویِ تو کُفر است به مَعنی نِگَریدن
یا باغِ صَفا را به یکی تَرِّه خریدن

با پَرِّ تو مُرغانِ ضَمیرِ دلِ ما را
در جَنَّتِ فردوس حَرام است پَریدن

اَنْدَر فَلَکِ عشقْ هر آن مَهْ که بِتابَد
آن ابرِ تو است ای مَهْ و فَرض است دَریدن

دَشتی که چَراگاهِ شکارانِ تو باشد
شیران بِنَیارند در آن دستْ چَریدن

هر عشق که از آتشِ حُسنِ تو نَخیزَد
آن عشقْ حَرام است و صَلایِ فَسُریدن

در باطِنِ منْ جانِ من از غیرِ تو بُبْرید
مَحْسوس شنیدم من آوازِ بُریدن

در خواب شود غافِل ازین دولَتِ بیدار
از پوست چه شیره بُوَدت در فَشُریدن؟

رَنْجور شَقاوَت چو بِیُفتاد به یاسین
لاحَوْل بُوَد چاره و انگشت گَزیدن

جُز عشقِ خداوندیِ شَمسُ الْحَقِ تبریز
آن مویِ بَصَر باشد باید سِتُریدن
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۸۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.