هوش مصنوعی: پس از انجام دستور پادشاه مبنی بر کشتن فردی، پادشاه از عمل خود پشیمان می‌شود و نشانه‌های ندامت در چهره‌اش ظاهر می‌شود. وزیر با مشاهده این حالت، به پادشاه توصیه می‌کند که نباید غمگین باشد، زیرا اندوه گذشته سودی ندارد و تنها باعث تضعیف جسم و روح می‌شود. سپس وزیر پیشنهاد می‌کد که افسانه‌ای مناسب این حال بیان کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق اخلاقی و فلسفی است و ممکن است برای درک کامل نیاز به بلوغ فکری داشته باشد. همچنین اشاره به خشونت (شمشیر آغشته به خون) دارد که برای سنین پایین مناسب نیست.

بخش ۱۱

پس او را با طایفه ای از محارم که خدمت سرای ملک کردندی بخانه برد و فرمود که باحتیاط نگاه دارند و در تعظیم و اکرام مبالغت لازم شمرند. و شمشیری بخون بیالود و پیش ملک چون غمناکی متفکر درآمد و گفت: فرمان ملک بجای آوردم. چندانکه این سخن بسمع او رسید -و خشم تسکینی یافته بود - و از خرد و جمال و عقل و صلاح او براندیشید رنجور گشت وشرم داشت که اثر تردد ظاهر گردد و نقض و ابرامی بیک دیگر متصل از خود فرانماید، و بتانی او واثق بود که تاخیری بجای آورده باشد، و بی مراجعت و استقصا کاری نگزارده که نازکی این حادثه برهیچ دانا و نادان پوشیده نماند. چون وزیر علامت ندامت بر ناصیت ملک مشاهده کرد گفت: ملک را غمناک نباید بود، که گذشته را در نتوان یافت و رفته را باز نتوان آورد؛ و غم و اندیشه تن را نزار کند و رای راست را در نقصان افگند؛ و حاصل اندوه جز رنج دوستان و شادی دشمنان نباشد؛ و هرکه این باب بشنود در ثبات و وقار ملک بدگمان گردد، که از این نوع مثالی برفور بدهد و، چون بامضا پیوست پشیمانی اظهار فرماید، خاصه کاری که دست تدارک ازان قاصر است. و اگر فرمان باشد افسانه ای که لایق این حال باشد بگویم. گفت: بگو.
وزیر گفت:
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۰
گوهر بعدی:بخش ۱۲ - حکایت دو کبوتر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.