هوش مصنوعی: این متن به اهمیت عشق، زیبایی و مستی معنوی می‌پردازد و از نگاه شاعر، زندگی بدون این عناصر پوچ و بی‌معناست. شاعر به انتقاد از زاهدان و ریاکاران می‌پردازد و معتقد است که عبادت همراه با آزار دیگران مورد قبول خدا نیست. همچنین، او بر اهمیت حس‌های مختلف مانند بینایی و شنوایی در درک زیبایی‌های جهان تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و انتقادی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از اشارات به مستی و عشق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا نیاز به توضیح داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۱۱

قوت من باده قوتم یارست
وآدمی را همین دو درکارست

عیش آدم بود به قوت و قوت
قوت و قوت نیست مردارست

هر ولایت که خوبرویی هست
هرکه جز اوست نقش دیوارست

ای که گفتی مبین به صورت خوب
صورت خوب بهر دیدارست

گوش اگر نشنود حکایت یار
بر بناگوش مردمان بارست

چشم اگر ننگرد به صورت خوب
پیشه بر روی آدمی عارست

دل به مستی ربود نرگس دوست
به خدا مست نیست هشیارست

چشم یار ار چه هست خواب‌آلود
اندرو هرچه فتنه بیدارست

دستم ای همسفر ز دست بدار
که مرا پای دل گرفتارست

خودکشم رنج و خودکنم شکوه
درد عشق ای رفیق بسیارست

بر من مست چند طعنه زنی
آخر ای زاهد این چه آزارست

گر عبادت به مردم آزاریست
زان عبادت خدای بیزارست

من ز دریا روم تو از خشکی
به سوی کعبه راه بسیارست

نفس بیدار گفت دارم شیخ
نه چنانست نقش پندارست

موشکافست طبع قاآنی
از چنین طبع جای زنهارست
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.