هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و مدحی، با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، به توصیف عشق، زیبایی معشوق، درد هجران و لذت وصل می‌پردازد. همچنین در بخشی از شعر، به مدح و ستایش یک پادشاه (محمد شاه) پرداخته شده است.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عاشقانه‌ای است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم باشد. همچنین استفاده از برخی استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی نیاز به درک نسبتاً بالایی از ادبیات فارسی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۴

اگر از خوردن می لعل لبت رنگینست
بی‌سبب چیست که می تلخ و لبت شیرینست

حور در سایهٔ طوبی اگرش جاست چرا
طوبی قد تو در سایهٔ حورالعینست

چهرهٔ من نه سپهرست چرا همچو سپهر
هرشب از اشک روان جلو گه پروینست

دیده تا دید ترا گفت زهی سرو بلند
راستی کور به آن دیده که کوته‌بینست

به سرت گر سر من بی‌ تو به بالین سوده
سر و پا سوخته را کی هوس بالینست

این مرا بس که ز وصل صنمی لاله عذار
شب‌ و روز و مه‌ و سالم همه فروردینست

هرکجا قامت او تا گذری شمشادست
هرکجا طلعت او تا نگری نسرینست

هجر شمشادش تیمار دل بیمارست
وصل نسرینش تسکین‌ دل مسکینست

حاصل عمر گرانمایه همین بس که مرا
مدح دارای جهان از دل و جان آیینست

خسرو رادابوالسیف که نوک قلمش
به صفت چون نفس باد صبا مشکینست

شاه آزاده محمد شه کاندر صف جنگ
مژه در چشم عدو از سخطش زوبینست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.