هوش مصنوعی:
این متن عاشقانه و عرفانی، به ستایش عشق و تسلیم در برابر محبوب میپردازد. شاعر از دلباختگی، فداکاری و وابستگی به معشوق سخن میگوید و عشق را بالاتر از همه چیز میداند. او آزادگی در عشق را میستاید و تسلیم بودن در برابر تقدیر عشق را توصیه میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۱۶
زندهٔ جاوید کیست کشتهٔ شمشیر دوست
دل که مرا در برست به که به زنجیر دوست
دیده عزیزم ولی یار چو گیرد کمان
دیده سپر بایدم کرد بر تیر دوست
پای به میدان عشق گر بنهی بنگری
مردم آزاده را رشک به نخجیر دوست
در همه عالم دلی رسته نبینی ز بند
صید گر اینسان کند زلف گرهگیر دوست
گردن تسلیم پیش آور قاآنیا
ور سر و جان میرود در سر تقدیر دوست
دل که مرا در برست به که به زنجیر دوست
دیده عزیزم ولی یار چو گیرد کمان
دیده سپر بایدم کرد بر تیر دوست
پای به میدان عشق گر بنهی بنگری
مردم آزاده را رشک به نخجیر دوست
در همه عالم دلی رسته نبینی ز بند
صید گر اینسان کند زلف گرهگیر دوست
گردن تسلیم پیش آور قاآنیا
ور سر و جان میرود در سر تقدیر دوست
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.