هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق به معشوق، ارزش دوستی و وفا، و رازهای ناگفته زندگی سخن می‌گوید. همچنین، مضامینی مانند دعا، مرگ، و گذر عمر نیز در آن دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از ابیات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۳۱

هر جا حکایت از صنمی دلربا رود
از هر زبان بر او همه مدح و ثنا رود

در مسجدی که ساده‌رخی می‌کند نماز
صد دست بر فلک ز برای دعا رود

سر پیش‌ چشم من به حقیقت عزیز نیست
الا دمی که در سر مهر و وفا رود

این پنج روز عمر گرامی عزیز دار
با دوستان بهل که به صدق‌ و صفا رود

چون کس خبر ندارد از اسرار علم غیب
حیفست از آن نفس‌ که به چون و چرا رود

رویی گشاده دار و لبی بسته تا ز در
بیگانه آید ار به درون آشنا رو‌د

تیرم بزن بکش که خطا نیست مرگ من
مرگ من آن دمست که تیرت خطا رود

بر صورتت مگر در و دیوار عاشقند
کز هرکجا روم هه ذکر شما رود

بر گنج طلعت تو اگر بنگرد گدا
چون از مقابل تو رود پادشا رود

از خاطرم نمی‌رود آن ساق سیمگون
مشکل خیال سیم ز یاد گدا رود

زلفت چو ما نگون و پریشان و درهمست
آشفته روز آنکه تو را در قفا رود

خوابم ز چشم رفت و دل از دست و جان ز کف
بر من ز یک نیامدنت تا چها رود

دور از تو شخص من پر کاهی فزون نبود
وانهم به باد رفت کنون تاکجا رود

مشتاق روی دوست نخواهد به غیر دوست
کان مدّعیست کش سخن از مدعا رود

گر خاک پارس‌ شد همه دریا عجب مدار
زین آبهای شور که از چشم ما رود
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.