هوش مصنوعی: این شعر از قاآانی، شاعر ایرانی، به توصیف حالات و رفتارهای ناپسند فردی می‌پردازد که مست و بی‌خود شده، کینه‌توزی می‌کند و فتنه‌انگیزی می‌نماید. شاعر با استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات زیبا، مانند مقایسه فرد با مریخ و شمع، از رفتارهای ناشایست او انتقاد می‌کند و ابراز نگرانی می‌نماید که چنین اعمالی ممکن است باعث بروز غوغا و فتنه در شهر شود. در پایان، شاعر خود را مداح امیرالامرا معرفی می‌کند و گویا از اینکه فرد مورد خطاب او را نشناخته، اظهار تأسف می‌نماید.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم انتزاعی، استعاره‌های پیچیده و نقد اجتماعی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، موضوعاتی مانند کینه‌توزی و فتنه‌انگیزی نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک و تحلیل دارد.

غزل شمارهٔ ۷۵

این چه حالست که از سرکله انداخته‌ای
مست و بیخود شده از خانه برون تاخته‌ای

تبغ‌ صیقل زده در مشت و سپر از پس پشت
نرد کین باخته و ساز جدل ساخته‌ای

ساق بالا زده و ساعد کین برچیده
رخ برافروخته و تیغ برافراخته‌ای

گاه با دوست درآویخته گه با دشمن
چون حریفان دغا نرد دغل باخته‌ای

بیم آنست که از پارس برآید غوغا
این چه فتنه است که در شهر درانداخته‌ای

ما چو پروانه‌ کمر بسته به جانبازی تو
تو چرا شمع صفت این همه بگداخته‌ای

هیچ کس را به جهان مهر تو باقی نگذاشت
حالی ازکینه پی قتل که پرداخته‌ای

مگرت گفت کسی ماه فلک همسر تست
که تو مریخ صفت خنجرکین آخته‌ای

یاکسی گفت قدت سرو چمن را ماند
که تو در ناله چو بر سرو چمن فاخته‌بی

ماه کی جام کشد سرو کجا تیغ زند
خویش را از دگران حیف که نشناخته‌ای

هست مداح امیرالامرا قاآنی
نشناسی مگرش‌ هیچ که ننواخته‌ای
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.