هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از عرفی شیرازی بیانگر درد و رنج عاشق در راه دوست (معشوق الهی) است. شاعر خود را زائر و عاشقی می‌داند که با وجود سختی‌ها و آزارها، همچنان وفادار و دلباخته‌ی معشوق است. او از ریا و تظاهر بیزار است و لذت را در عجز و نیاز می‌یابد. شعر با تصاویر زیبا و نمادین (مانند عندلیب، منصور، دار و رسن) آراسته شده و حس شوریدگی و بی‌قراری عاشق را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از نمادها و استعاره‌های پیچیده، درک این شعر را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد. همچنین، برخی از واژگان و مفاهیم (مانند شهادت، دار و رسن) ممکن است نیاز به توضیح داشته باشند.

غزل شمارهٔ ۴۴۳

ما ره نشین مردم دیدار دوستیم
سختی کشیم، حیف که غمخوار دوستیم

هر دم خیال بازی و فکر کرشمهٔ
دشمن تراش خاطر و آزار دوستیم

ای نوحه سنج ناله بر زدی ز لب، که ما
نازک دلان گریهٔ بسیار دوستیم

ما می گزیم شهد ریا را نه زهد را
تسبیح دشمنیم نه زنار دوستیم

در عجز لذتیست، تو در کار خویش باش
ما تشنهٔ شهادت و زنهار دوستیم

ای عندلیب گلبن دستان سرا، که من
منصور نغمهٔ رسن و دار دوستیم

خلوت نشینی از من و عرفی مجو که ما
رسواییان کوچه و بازار دوستیم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۴۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.