هوش مصنوعی:
این شعر از عرفی شیرازی بیانگر گذر از مراحل مختلف زندگی، هوشیاری و مستی، و تجربیات گوناگون است. شاعر از روزگار بادپرستی و بلندی و پستیهای زندگی گذشته و به رازهای درونی اشاره میکند. در نهایت، او به راه عدم (مرگ) میاندیشد و از شکستن کلاه گوشه (نمادی از غرور یا تعلقات دنیوی) سخن میگوید.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مستی و مرگ نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۴۶۱
صد شکر کز حلاوت هستی گذشته ایم
وز ذوق هوشیاری و مستی گذشته ایم
ای خوشدلی مناز که ما از بساط عمر
در روزگار باد پرستی گذشته ایم
در راه راست گام به اندیشه می نهیم
از بس که بر بلندی و پستی گذشته ایم
راز درون پرده ز بیرون نوشته، لیک
دایم به این صحیفهٔ مستی گذشته ایم
عرفی به راه روان عدم جای بار نیست
تا تو کلاه گوشه شکستی، گذشته ایم
وز ذوق هوشیاری و مستی گذشته ایم
ای خوشدلی مناز که ما از بساط عمر
در روزگار باد پرستی گذشته ایم
در راه راست گام به اندیشه می نهیم
از بس که بر بلندی و پستی گذشته ایم
راز درون پرده ز بیرون نوشته، لیک
دایم به این صحیفهٔ مستی گذشته ایم
عرفی به راه روان عدم جای بار نیست
تا تو کلاه گوشه شکستی، گذشته ایم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.