هوش مصنوعی: متن بالا یک شعر عرفانی است که بر وحدت وجود، عشق الهی، و فراتر رفتن از ظواهر مادی تأکید دارد. شاعر از مفاهیمی مانند جان معنی، وحدت در کثرت، و رهایی از تعلقات دنیوی سخن می‌گوید و مخاطب را به درک عمیق‌تر از حقیقت دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار بوده و نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۳

عارفی کو بُود ز آل عبا
خواه گو خرقه پوش و خواه قبا

جان معنی طلب نه صورت تن
تن بی جان چه می کند دانا

باده می نوش و جام را می بین
تا تن و جان تو بود زیبا

گرچه حق ظاهر است کی بیند
دیدهٔ دردمند نابینا

احمق است آنکه ما و حق گوید
مرد عاشق نگوید این حاشا

یک وجود است و صد هزار صفت
به وجود است این دوئی یکتا

می وحدت ز جام کثرت نوش
نیک دریاب این سخن جانا

ما و کعبه حکایتی است غریب
رند سرمست و جنت المأوا

بر در دیر تکیه گاه من است
گر مرا طالبی بیا آنجا

قطره و بحر و موج و جو آبند
هر چه خواهی بجو ولی از ما

نعمت الله را به دست آور
با خدا باش با خدا خدا
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.