هوش مصنوعی: این متن به موضوع عشق، مستی معنوی، و رهایی از قید و بندهای دنیوی می‌پردازد. شاعر از عشق به عنوان درد و درمان همزمان یاد می‌کند و از زندگی در خرابات (نماد رهایی و بی‌خودی) سخن می‌گوید. او زهد و تقوا را در مقابل عشق و مستی قرار داده و خود را در جرعه‌ای از جان و مستی غرق می‌بیند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌هایی مانند مستی و خرابات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی مضامین مانند رندي و بی‌خودی نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۲

مجلس خاص او است حضرت ما
الصلا هر که عاشق است صلا

در خرابات خلوتی داریم
به از این در جهان که دارد جا

عاشق و مست و رند و او باشیم
زاهدی از کجا و ما ز کجا

مدتی شد که بیخودیم ز عشق
با خدائیم با خدا به خدا

ما بلا را به جان خریداریم
گر چه هستیم مبتلای بلا

دردمندیم و درد درمان است
خوشتر از درد دل کجا است دوا

جرعهٔ جان نعمت الله نوش
تا بیابی تو ذوق مستی ما
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.