۳۳۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۴۴

خوش چشمهٔ آبی است روان در نظر ما
سیراب شده خاک در از رهگذر ما

ما آب حیاتیم روانیم به هر سو
سرسبزی باغ خضر است در نظر ما

میخانهٔ ما قبلهٔ حاجات جهانست
شاید که جهانی به سر آید به در ما

نوریست که در دیدهٔ مردم شده پنهان
روشن بتوان دید ولی در نظر ما

مستیم و نداریم خبر از همه عالم
اینست خبر هر که بپرسد خبر ما

در آینهٔ دیدهٔ سید نظری کن
تا باز نماید به تو روشن بصر ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.