۲۷۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۸۳

در دل ما نقد گنج ما طلب
گوهر ار جوئی از این دریا طلب

یک زمان در بحر ما با ما نشین
عین ما را هم به عین ما طلب

عشق را جائی معین هست نیست
جای آن بی جای ما هر جا طلب

نور او در جمله اشیا می نگر
یک مسمی از همه اسما طلب

دنیی و عقبی به این و آن گذار
نصرت یکتای بی همتا طلب

طالب و مطلوب را با هم ببین
این نظر از دیدهٔ بینا طلب

نعمت الله را اگر جوئی بیا
ما به دست آور ز ما ، ما را طلب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.