هوش مصنوعی: این متن عرفانی از نعمت الله ولی، به بیان وحدت وجود و رابطه انسان با خدا می‌پردازد. شاعر با تشبیهات زیبا مانند آب و حباب، دریا و موج، و آفتاب و نقاب، نشان می‌دهد که همه چیز بازتابی از ذات الهی است و حقیقت واحد است. او از مستی و شراب به عنوان نمادی از عشق و شهود عرفانی یاد می‌کند و مخاطب را به رهایی از تعلقات دنیوی و رسیدن به حقیقت دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در متن برای درک و تجربه نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین استفاده از استعاره‌های پیچیده و نمادین مانند شراب و مستی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۰۲

صورت و معنی ما آب و حباب
خود که دارد این چنین جام و شراب

ما ز دریائیم و دریا عین ماست
می نماید موج ما ، ما را حجاب

جز یکی در هر دو عالم هست نیست
ور تو گوئی هست می بینی به خواب

بسته روبندی ز نور روی خود
آفتابست او و لیکن با نقاب

جامی از می پر ز می بستان بنوش
تا ببینی خوش حباب پر ز آب

ساقی ار بخشد تو را خمخانه ای
شادی او نوش می کن بی حساب

در خرابات مغان دامنکشان
نعمت الله می رود مست و خراب
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.