هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که از تشبیهات زیبا و استعارههای عمیق برای بیان مفاهیم معنوی و عرفانی استفاده میکند. شاعر از نور آفتاب و ماه، نقشهای خیالی، و میخانۀ حدوث و قدم برای بیان ارتباط بین دنیای مادی و معنوی بهره میبرد. در نهایت، اشاره میکند که نعمت الله حجاب را برداشته و حقیقت را آشکار کرده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعارههای پیچیده است که درک آنها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. نوجوانان و بزرگسالان بهتر میتوانند این مفاهیم را درک کنند.
غزل شمارهٔ ۱۱۰
آفتابی ز ماه بسته نقاب
کرده در گوش درهای خوشاب
چشم عالم به نور او روشن
سخنی نازک است خوش دریاب
نقش رویش خیال می بندم
که به بیداری و گهی در خواب
می خُمخانهٔ حدوث و قدم
نوش می کن به شادی احباب
نور آن ماهرو که می بینی
آفتابست نام او مهتاب
سر موئی ز سِر او گفتم
سر زلفش از آن شده در تاب
نعمت الله حجاب را برداشت
چون حجاب است در میان اسباب
کرده در گوش درهای خوشاب
چشم عالم به نور او روشن
سخنی نازک است خوش دریاب
نقش رویش خیال می بندم
که به بیداری و گهی در خواب
می خُمخانهٔ حدوث و قدم
نوش می کن به شادی احباب
نور آن ماهرو که می بینی
آفتابست نام او مهتاب
سر موئی ز سِر او گفتم
سر زلفش از آن شده در تاب
نعمت الله حجاب را برداشت
چون حجاب است در میان اسباب
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.