۲۸۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۲۷

جامی ز حباب پر ز آب است
آب است که صورتاً حباب است

در ظاهر و باطنش نظر کن
دریاب حجاب آب ، آب است

آن جام جهان نمای اول
یک عین و صفات بی‌حساب است

بی جود وجود چیست عالم
گوئی سر آب نه ، سراب است

ماهی که تو را به شب نماید
خورشید بُود که در نقاب است

نقشی که خیال غیر بندد
بگذار که آن خیال خواب است

گر پرسندت که چیست توحید
خاموشی تو ، تو را جواب است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.