۲۴۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۳۲

جان ما زنده دل از آب حیات عشق است
صورت و معنی ما ذات و صفات عشق است

آفتابی است که در دور قمر تابان است
نزد ما جوشش دریا حرکات عشق است

عشق را جا و جهت نیست ولیکن به ظهور
شش جهت می‌نگرم جمله جهات عشق است

از کرم عشق وجودی به عدم می ‌بخشد
هر چه موجود بُود از برکات عشق است

دارم از عشق براتی ز دو عالم لیکن
بنده آزاد بود چون به برات عشق است

ظاهر و باطن او عاشق و معشوق منند
حسن و احسان همگی از حسنات عشق است

گوش کن گفتهٔ مستانهٔ سید بشنو
که سخنهای خوشش از کلمات عشق است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.