هوش مصنوعی: این متن عرفانی و شاعرانه بیانگر عشق و وحدت وجود است. شاعر با اشاره به نور، آینه‌ها، دریا و موج‌ها، نشان می‌دهد که همه چیز در جستجوی معشوق حقیقی است و عشق فراتر از ظواهر مادی است. همچنین تأکید می‌کند که عقل درگیر ظواهر است، اما عشق ورای این محدودیت‌هاست.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در متن برای درک و تجربه‌ی مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم انتزاعی مانند وحدت وجود، نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۴۴

چشم ما روشن به نور روی اوست
لاجرم من دوست می‌بینم به دوست

رند مست از گفت و گو ایمن بود
هر که مخمور است او در گفتگوست

عشق را با رنگ و بوئی کار نیست
عقل دایم در هوای رنگ و بوست

صد هزار آئینه گر بینم به چشم
در همه آئینه‌ ها چشمم بر اوست

موج در دریا روان گردد مدام
آب جوید همچو ما در جستجوست

هیچ بد خود دیدهٔ سید ندید
آفرین بر دیدهٔ بینای اوست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.