هوش مصنوعی:
این متن عرفانی به موضوع عشق الهی و وحدت وجود میپردازد. شاعر عشق به معشوق الهی را در دل خود میبیند و این عشق را درمان دردهایش میداند. او از مستی ناب و سماع عارفان سخن میگوید و خود را سید خلوت سرای وحدت معرفی میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین برخی اصطلاحات عرفانی نیاز به دانش پیشزمینه دارد.
غزل شمارهٔ ۱۵۷
عشق جانان در میان جان ماست
گنج معنی در دل ویران ماست
ما به درد دل گرفتار آمدیم
وین عجب کاین درد دل درمان ماست
هر کسی را کفر و ایمانی بود
زلف رویش کفر و هم ایمان ماست
زاهدی باری به شأن عقل تو است
عشق بازی آیتی در شأن ماست
ما به عشق او به میدان آمدیم
گوی عالم در خم چوگان ماست
از شراب ناب بی غش سرخوشیم
مستی ما از می جانان ماست
در سماع عارفان در کنج دل
زهره قوال و قمر رقصان ماست
سید خلوت سرای وحدتیم
نعمت الله از دل و جان آن ماست
گنج معنی در دل ویران ماست
ما به درد دل گرفتار آمدیم
وین عجب کاین درد دل درمان ماست
هر کسی را کفر و ایمانی بود
زلف رویش کفر و هم ایمان ماست
زاهدی باری به شأن عقل تو است
عشق بازی آیتی در شأن ماست
ما به عشق او به میدان آمدیم
گوی عالم در خم چوگان ماست
از شراب ناب بی غش سرخوشیم
مستی ما از می جانان ماست
در سماع عارفان در کنج دل
زهره قوال و قمر رقصان ماست
سید خلوت سرای وحدتیم
نعمت الله از دل و جان آن ماست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.