هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از عشق الهی و رابطهٔ عمیق معنوی بین انسان و معشوق ازلی سخن می‌گوید. شاعر عشق را همدم دیرینهٔ خود می‌داند و بیان می‌کند که جان انسان آینه‌ای از ذات الهی است. همچنین به مفاهیمی مانند صوفیگری، میخواری عرفانی و گنجینهٔ معنوی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاری است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین اشاره به میخواری (به مفهوم سمبلیک عرفانی) ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر نامناسب تلقی شود.

غزل شمارهٔ ۱۶۶

عشق او همدم دیرینهٔ ماست
خلوتش در حرم سینهٔ ماست

جان ما گرچه که آئینهٔ اوست
روی او نیز هم آئینهٔ ماست

کُنج دل گوشهٔ ویرانهٔ اوست
گنج او حاصل گنجینهٔ ماست

عشق ورزیدن و میخواری هم
عادت کهنهٔ دیرینهٔ ماست

صوفی صافی معنی به صفا
طالب صورت پشمینهٔ ماست

آنچه امروز توئی طالب آن
حرفی از درس پریرینهٔ ماست

همچو سید بود ایمن ز خمار
هر که مست از می دوشینهٔ ماست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.