۲۶۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۶۶

عشق او همدم دیرینهٔ ماست
خلوتش در حرم سینهٔ ماست

جان ما گرچه که آئینهٔ اوست
روی او نیز هم آئینهٔ ماست

کُنج دل گوشهٔ ویرانهٔ اوست
گنج او حاصل گنجینهٔ ماست

عشق ورزیدن و میخواری هم
عادت کهنهٔ دیرینهٔ ماست

صوفی صافی معنی به صفا
طالب صورت پشمینهٔ ماست

آنچه امروز توئی طالب آن
حرفی از درس پریرینهٔ ماست

همچو سید بود ایمن ز خمار
هر که مست از می دوشینهٔ ماست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.