هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از حافظ، عشق و مستی معنوی را ستایش می‌کند و جایگاه ویژه‌ی عاشقان دیوانه را در مقایسه با خردگرایان عاقل برجسته می‌سازد. شاعر با استفاده از نمادهایی مانند میخانه، دیوانه، و آب حیات، به مفاهیم عمیق عرفانی اشاره می‌کند و خرابات را محل تجمع اهل دل می‌داند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از نمادهای پیچیده‌ای مانند مستی معنوی و عشق الهی، درک این شعر را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد. همچنین، برخی از اشارات نیاز به دانش پایه‌ای از ادبیات عرفانی فارسی دارند.

غزل شمارهٔ ۱۶۵

در سراپردهٔ دل خلوت جانانهٔ ماست
جنت ار می طلبی گوشهٔ میخانهٔ ماست

خواجهٔ عاقل ما گرچه کمالی دارد
بندهٔ بندگی عاشق دیوانهٔ ماست

گنج عشقی که همه کون و مکان می جویند
گو بیایید که آن در دل ویرانهٔ ماست

آتش عشق برافروخت چنین شمع خوشی
عقل بیچارهٔ پرسوخته پروانهٔ ماست

آب حیوان به مَثل از می ما یک جامی است
حوض کوثر چه بود جرعهٔ پیمانهٔ ماست

در خرابات مغان بر در میخانه مدام
مجلس اهل دلان مجلس شاهانهٔ ماست

سخن سید رندان چو بخوانند به ذوق
بشنو ای دوست که آن تحفهٔ مستانهٔ ماست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.