هوش مصنوعی: این متن عرفانی دربارهٔ عشق الهی و بصیرت درونی است. شاعر بیان می‌کند که چشمی که به نور عشق بیناست، همیشه از چپ و راست آگاه است و دیدهٔ نگران، دیدهٔ اوست. عشق در این متن به عنوان حقیقتی آشکار و نهان توصیف شده که مستی آن انسان را از گذشته و آینده رها می‌کند. خورشید جمال معشوق نمایان می‌شود و سایه‌های خیال از دیده محو می‌گردد. شاعر تأکید می‌کند که هر کس که داناست، سخن او را درک می‌کند و در آینهٔ روی خویش، حقیقت را می‌بیند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم انتزاعی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای عرفانی ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۹۵

چشمی که به نور عشق بیناست
بیناست همیشه از چپ و راست

دیده نگران دیدهٔ اوست
این خرقه که نور دیدهٔ ماست

ما در غم هجر یار واصل
جان تشنه و دل غریق دریاست

عشقست که در بطون کس نیست
عشقست که از ظهور پیداست

امروز کسی که مست عشقست
فارغ ز خمار دی و فرداست

خورشید جمال او برآمد
از دیده خیال سایه برخاست

دیدیم چنانکه دیدنی بود
داند سخنم هر آنکه داناست

در آینه روی خویش بیند
هر دیده که او به خویش بیناست

ای یار رموز نعمت الله
پنهان چه کنیم چون که پیداست
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.