۲۶۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۷۸

دل مسند پادشاه عشق است
دل خلوت بارگاه عشق است

سلطان عشق است در ولایت
باقی همه کس سپاه عشق است

عشقست پناه و پشت عالم
عالم همه در پناه عشق است

در مذهب عشق می حلالست
ما را چه گنه گناه عشق است

ای عقل ز مملکت برون شو
کاین ملک از آن شاه عشق است

از ترک دو کون خوش کلاهی
بر دوز که آن کلاه عشق است

راهی که به حق توان رسیدن
ای سید بنده راه عشق است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.