هوش مصنوعی:
این متن عرفانی و عاشقانه، از عشق الهی و وصال با معشوق حقیقی سخن میگوید. شاعر از بیاعتباری دنیا و مادیات میگوید و عشق را تنها ارزش پایدار میداند. او معتقد است که عاشقان حقیقی از تعلقات دنیوی رها شدهاند و تنها به جمال معشوق میاندیشند.
رده سنی:
15+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در متن برای درک و فهم نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند بیاعتباری دنیا و مادیات ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
غزل شمارهٔ ۲۸۶
ما را همه شب شب وصال است
ما را همه روز روز حال است
از دولت عشق پادشاهیم
سلطانی عشق بی زوال است
گویا ز خدا خبر ندارد
هر دل که اسیر جاه و مال است
بگذر ز جان و عیش جان جو
کاسباب جهان همه وبال است
تا حسن جمال دوست دیدیم
ما را ز وجود خود ملال است
با روی تو جام می کشیدن
در مذهب عاشقان حلال است
نقصان مطلب ز نعمت الله
چون نیک نظر کنی کمال است
ما را همه روز روز حال است
از دولت عشق پادشاهیم
سلطانی عشق بی زوال است
گویا ز خدا خبر ندارد
هر دل که اسیر جاه و مال است
بگذر ز جان و عیش جان جو
کاسباب جهان همه وبال است
تا حسن جمال دوست دیدیم
ما را ز وجود خود ملال است
با روی تو جام می کشیدن
در مذهب عاشقان حلال است
نقصان مطلب ز نعمت الله
چون نیک نظر کنی کمال است
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.